Alper TAN

Tüm Yazıları

Analiz-جنگ اسرائیل و ایران و گناه ایران چیست

20 Haziran 2025
h4 { font-size: 24px !important; } Print Friendly and PDF

اسرائیل در تاریخ ۱۳ جون ۲۰۲۵ حملات گسترده هوایی علیه ایران را آغاز کرد و تهران نیز به این اقدام در اسرع وقت پاسخ داد. از زمان شکل‌گیری حکومت ایران به رهبری سید روح الله خمینی در سال ۱۹۷۹، دو طرف همواره تهدیدات شدیداللحنی علیه یکدیگر مطرح کرده‌اند، اما هیچ‌گاه به‌طور جدی وارد جنگی تمام‌عیار نشدند. این وضعیت، باعث شد برخی تحلیل‌گران روابط این دو کشور را به «نمایش سیاسی» یا «درگیری صوری» تشبیه کنند. در واقع، طرفین در چهار دهه گذشته نوعی «دشمنی کنترل‌شده» را حفظ کرده و به‌نوعی با تهدید متقابل، یکدیگر را تغذیه کرده‌اند. دولت اسرائیل با برجسته‌سازی تهدید ایران و تهران نیز با مطرح کردن تهدید اسرائیل، موفق شدند افکار عمومی خود را حول ساختارهای قدرت و نظام سیاسی‌شان بسیج کنند. با این حال، این راهبرد دیگر کارایی خود را از دست داده است. 

اسرائیل، با وجود وارد آوردن ویرانی گسترده و ارتکاب جنایت نسل‌کشی در غزه، در عمل دچار شکست راهبردی شده است. این رژیم نه تنها در نگاه مردم خود بلکه در عرصه بین‌المللی نیز با سقوط شدید اعتبار مواجه بوده و به جز حمایت مردود ایالات متحده، دیگر پشتوانه‌ای جدی با خود ندارد. در چند سال اخیر بیش از یک میلیون نفر از شهروندان اسرائیلی کشور را ترک کرده‌اند و میل عمومی به مشارکت در جنگ و خدمت نظامی به‌شدت کاهش یافته است. به‌منظور پوشاندن این ناتوانی و نمایش قدرت، نتانیاهو تصمیم به حمله به لبنان و سوریه گرفت، اما پس از دریافت هشدار جدی از سوی یکی از دولت‌های مهم منطقه‌ای یا جهانی، در ماه می مجبور به توقف این عملیات‌ها شد. 

در همین حال، دولت ترامپ نیز شروع به بازنگری در سیاست حمایت بی‌قید و شرط از اسرائیل کرده است. نتانیاهو در جریان یک برنامه زنده از واشنگتن، در برابر چشمان جهانیان مورد انتقاد شدید قرار گرفت و این نشاندهنده ای در انزوار قرار گرفتن  رژیم صهیونیستی در جهان می باشد. در داخل اسرائیل نیز اختلافات سیاسی و اجتماعی به شکل فزاینده‌ای در حال گسترش است. دولت اسرائیل که می‌کوشد توجه مخالفان داخلی را منحرف سازد، این‌بار ایران را هدف قرار داد. هدف اصلی از این اقدام، القای این تصور بود که «حتی اگر از پس حماس، لبنان و سوریه برنیاییم، توان مقابله با قدرت بزرگی چون ایران را داریم». 

وضعیت ترامپ 

نتانیاهو حملات خود به ایران را آغاز کرده و در تلاش است تا به‌گونه‌ای غیرمستقیم این تصور را در سطح جهانی القا کند که ایالات متحده نیز از او حمایت می‌کند. اگرچه ترامپ تاکنون به‌صراحت مخالفت خود را اعلام نکرده، اما نمی‌توان گفت از این وضعیت رضایت دارد. به نظر می‌رسد که اسرائیل، ترامپ را در برابر عمل انجام‌شده قرار داده است. چرا که این اقدام نظامی، یکی از مهم‌ترین وعده‌های ترامپ در کارزار انتخاباتی‌اش  یعنی پایان‌دادن به جنگ‌ها و آوردن صلح را زیر سؤال برده و اعتبار او را در نزد افکار عمومی آمریکا و جهان خدشه‌دار کرده است. بنابر این به‌سختی می‌توان پذیرفت که رئیس‌جمهور ایالات متحده از این روند خشنود باشد. 

این جنگ به‌هیچ‌وجه به سود اسرائیل نخواهد بود. اسرائیل پیش‌تر، حماس را یک سازمان تروریستی معرفی کرده و در مورد حزب‌الله لبنان نیز همین رویکرد را اتخاذ کرده بود. در مورد سوریه نیز استدلال مشابهی ارائه داده بود. اما جمهوری اسلامی ایران، یک کشور مشروع و به رسمیت شناخته‌شده در نظام بین‌الملل است. اسرائیل چگونه می‌خواهد این حمله را توجیه کند؟ اگر گناه ایران، تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای است، پس چه کسی باید پاسخگوی زرادخانه‌ هسته‌ای اسرائیل باشد؟ آیا آنچه برای اسرائیل مجاز است، برای ایران ممنوع تلقی می‌شود؟ این معیار دوگانه را چه کسی وضع کرده است؟ 

یهودیان و صهیونیست‌ها منفور ترین مخلوقات روی زمین 

به‌نظر می‌رسد که این جنگ، نه تنها موجب فرسایش ایران و اسرائیل شده، بلکه روند این فرسایش را تسریع کرده است. از سوی دیگر، اسرائیل در میان جمعیت ۸ میلیاردی جهان به یکی از منفورترین بازیگران بدل شده است. در پی این اقدامات، هیچ یهودی یا صهیونیستی در خیابان‌ها احساس امنیت نخواهد کرد. 

حمله ای اخیر اسرائیل تلاشی برای تحقیر ایران نیز بود 

در خصوص ایران نیز باید گفت که حمله اخیر اسرائیل به‌وضوح نشان داد که بسیاری از شعارها و مواضع تند جمهوری اسلامی تا چه اندازه اغراق‌آمیز و توخالی بوده است. ناتوانی در حفاظت از فرماندهان ارشد نظامی و شخصیت‌های برجسته علمی و دولتی، چهره‌ای ناتوان و آسیب‌پذیر از حکومت ایران ترسیم کرده است؛ و این موضوع برای ملت ایران بسیار تحقیرآمیز و دردناک است. 

اگرچه اسرائیل از توان اطلاعاتی و فناوری نظامی بالایی برخوردار است، اما موفقیت این‌چنینی در هدف‌گیری دقیق و نابودی زیرساخت‌های ایران، مسئله‌ای کاملاً عادی تلقی نمی‌شود. نباید فراموش کرد که همین اسرائیل، در برابر حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس، به چه وضعیتی دچار شد. یادآوری این ماجرا ضروری است: 

وضعیت اسرائیل در ۷ اکتبر، وضعیت ایران در ۱۳ جون 

در جریان حمله صبحگاهی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، طبق گزارش منابع اسرائیلی، بیش از ۱۲۰۰ نفر تنها در روز نخست کشته شدند؛ رقمی که در ادامه افزایش یافت و به حدود ۱۴۰۰ نفر یا بیشتر رسید. در میان کشته‌شدگان، افراد کلیدی در ساختار حکومتی نیز حضور داشتند. تعداد مجروحان هرگز به‌صورت رسمی اعلام نشد. بیش از ۲۵۰ اسرائیلی نیز توسط حماس به اسارت درآمدند. اسرائیل عملاً غافلگیر شده بود و وجهه بین‌المللی رژیم صهیونیستی به‌شدت آسیب دید. اعتبار امنیتی اسرائیل، توسط گروهی که آن را «تروریستی» می‌نامید، درهم شکست. حال چگونه می‌توان باور کرد که چنین رژیمی، در خاک ایران دست به این‌گونه عملیات پیچیده و دقیق زده باشد؟ 

چنین حملاتی بدون وجود حمایت‌های داخلی گسترده از درون ساختار قدرت ایران ممکن نیست. 

افشاگری احمدی‌نژاد 

محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین ایران، در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که رئیس واحد اطلاعاتی سپاه پاسداران که با هدف مقابله با عملیات موساد تأسیس شده بود، در واقع جاسوس اسرائیل بوده است و ۲۰ نفر از اعضای این تیم نیز از عوامل موساد بوده‌اند. 

حال این سؤال مطرح است که آیا این وضعیت، صرفاً نشانگر ضعف ساختاری است یا رابطه‌ای پنهان و پیچیده میان سپاه و موساد وجود دارد؟ اگر گزینه دوم صحیح باشد، نشانه‌ای است از پایان نظام موجود. 

اینکه کشوری مسلمان به‌دست دشمنان اسلام به چنین وضعیتی دچار شده، بسیار تلخ است. با وجود آن‌که ایران در گذشته در جغرافیای ما مرتکب خطاهای بزرگی شده، حملات اسرائیل را نمی‌توان عادی یا قابل‌قبول دانست. 

اسرائیل؛ الاغ مین‌رو اروپا و آمریکا 

سال‌هاست که اروپا و ایالات متحده، با استفاده از اسرائیل، تلاش کرده‌اند جهان اسلام را کنترل کرده و خاورمیانه را در وضعیتی ناپایدار نگه دارند. آنان برای انجام مأموریت‌های پرهزینه و خطرناک، به‌جای دخالت مستقیم، اسرائیل را به‌عنوان «الاغ مین‌رو » به میدان فرستاده‌اند. تا زمانی که این راهبرد مؤثر بود، صهیونیست‌ها نیز پاداش آن را دریافت می‌کردند. اما اکنون این الگو دیگر کارآمد نیست. اسرائیل به باری سنگین بر دوش غرب تبدیل شده است؛ باری که به‌نظر نمی‌رسد آنان دیگر توان تحملش را داشته باشند. 

رژیم جنایتکار اسرائیل، مدت‌هاست که از حدود خود تجاوز کرده است. این حمله اخیر نیز دستاوردی برای تل‌آویو به همراه نخواهد داشت. اسرائیل و ایران در مسیر فرسایش متقابل گام برمی‌دارند. با توجه به تحرکات دیپلماتیک فشرده رئیس‌جمهور اردوغان، این احتمال وجود دارد که کشورهای منطقه، عملیاتی هماهنگ و قاطع علیه اسرائیل تدارک ببینند. 

درس‌هایی که ملت ایران و گروه‌های هم‌سو با جمهوری اسلامی باید از تحولات اخیر بگیرند 

در اطراف اسرائیل، ملت‌های مسلمان بسیاری هستند که همواره کرامت ملی و دینی آنان جریحه‌دار شده است. با حمله اخیر، عزت و غرور شیعیان ایران و گروه‌های وابسته نیز به‌شدت زیر سؤال رفته است. این وضعیتی نیست که بدون پاسخ بماند؛ انتقام این تحقیر، در چارچوب مشروع و عقلانی، باید گرفته شود. 

ایران، در همکاری پنهان با آمریکا و اسرائیل 

در دهه‌های اخیر، ایران با ایالات متحده و اسرائیل، در چارچوب روابط غیررسمی و پنهانی، در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن به‌واسطه نیروهای نیابتی، در یک همکاری مشترک ایفای نقش کرده است. به‌عنوان مثال، در افغانستان، از شیعیان علیه طالبان و القاعده بهره‌برداری شد؛ در عراق، گروه‌های شیعه و همچنین نیروهای کُرد علیه رژیم صدام حسین مورد استفاده قرار گرفتند؛ در سوریه، شبه‌نظامیان شیعه و گروه‌های کُرد مسلح در راستای اهداف تهران و تل‌آویو فعال شدند؛ و در لبنان، حزب‌الله به ابزاری در معادلات منطقه‌ای بدل گشت. 

امروز اگر اسرائیل می‌تواند با دقتی شگفت‌انگیز فرماندهان سپاه پاسداران یا مقرهای آنان را هدف قرار دهد، این دستاورد نه صرفاً نتیجه توان اطلاعاتی موساد، بلکه حاصل روابط پیچیده و همکاری‌های اطلاعاتی چندین‌ساله میان سپاه، موساد و سیا است. این آشنایی عمیق میان دستگاه‌های امنیتی، حاکی از آن است که بسیاری از عملیات‌های اخیر، بدون حمایت‌های پنهان و توافق‌های پشت‌پرده ممکن نبود. همکاری ایران با سردار پیشینش، قاسم سلیمانی، در هدف‌گیری گروه‌های موسوم به «رادیکال جهادی سنی» نیز بخشی از این معادله بود. 

بیداری ملت‌ها 

اگرچه در ظاهر، جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته خود را در جنگی دائمی با اسرائیل و آمریکا معرفی کرده است، اما هرگز دیده نشده که یک عامل موساد، یک مأمور سیا یا حتی یک نظامی رسمی آمریکا یا اسرائیل توسط ایران یا گروه‌های نیابتی‌اش هدف قرار گرفته باشد. در مقابل، اگر از مردم افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن بپرسید، خواهید دید که اکثریت قریب‌به‌اتفاق آنان نسبت به سیاست‌های ایران و نیروهای نیابتی‌اش احساس نفرت و خشم عمیقی دارند. آنان معتقدند که حرکات این نیروها، همگی با نظارت و هدایت موساد و سیا صورت می‌گیرد. 

زمان شناخت واقعی از نظام جمهوری اسلامی 

اکنون، ایران وارد جنگی مستقیم با اسرائیل و در سطحی با ایالات متحده شده است. این روند، اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسید. چراکه در کنار محاسبات سیاسی، قانون الهی نیز در کار است. ما در این جنگ، همدل و دعاگوی مردم شریف ایران هستیم، اما زمان آن فرارسیده است که خشونت‌ورزی، فرقه‌گرایی و اقتدارگرایی نظام سیاسی ایران نیز مورد نقد و ارزیابی جدی قرار گیرد. این گفته‌ها، به‌هیچ‌وجه به معنای حمایت از حملات وحشیانه اسرائیل یا مشروعیت‌بخشی به آن نیست. 

اکنون، شبه‌نظامیان نیابتی ایران در کشورهای بحران‌زده‌ای چون افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن که سال‌ها با مردم سنی وارد جنگ داخلی شده‌اند، باید بپرسند که جایگاه و مأموریت جدید آنان چیست. امیدواریم که آنان نیز امروز دشمن واقعی خود را شناخته و دریابند که برادران سنی آنان، وفادارترین و امن‌ترین همراهان‌شان هستند. در غیر این صورت، در میان ملت‌های خود با محکومیت و بی‌اعتباری شدیدی مواجه خواهند شد. 

چه آینده‌ای در پیش است؟ 

تردیدی نیست که بسیاری از کشورهای منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای، به‌ویژه آن‌هایی که از نسل‌کشی غزه دچار رنج و خشم شده‌اند، در پی فرصتی برای حساب گیری از اسرائیل هستند. درد و رنج مردم غزه، نه تنها وجدان ملت‌های مسلمان، بلکه برخی دولت‌های غیرمسلمان را نیز متأثر ساخته است. این خشم فزاینده، زمینه‌ای برای وحدت عمل در برابر اسرائیل فراهم کرده است. به‌نظر نمی‌رسد که اسرائیل از تبعات اقداماتش آگاه باشد؛ و چه بهتر که آگاه نیست. چراکه در غیر این صورت، افکار عمومی جهان این‌گونه برای دادخواهی بیدار نمی‌شد. 

هیچ تردیدی وجود ندارد که اسرائیل، با دستان خود، مسیر نابودی‌اش را هموار می‌کند. بیداری جهانی علیه ظلم، به‌ویژه از سوی ملت‌های اسلامی، در حال شتاب گرفتن است. و بالاخره، روز حساب‌دهی فرامی‌رسد. 

با تحقق این هدف، انتقام تاریخی مسلمانان اعم از شیعه و سنی از اسرائیل گرفته خواهد شد و گام مهمی در مسیر عدالت و همبستگی بشری برداشته می‌شود. این رخداد، می‌تواند سرآغاز فصلی نوین برای کاهش شکاف‌های فرقه‌ای و آغاز وحدت مسلمانان باشد. 

آلپر تان  
۱۸ جون ۲۰۲۵ 

 

Tüm hakları SDE'ye aittir.
Yazılım & Tasarım OMEDYA